Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - مهوش صبرکن که اين روزها مشغول بازي در يک سريال است مي‌گويد بيشتر نقش‌هايي که به همسن‌هاي وي پيشنهاد مي‌شود نقش مادر است.
به گزارش جام نيوز، مهوش صبرکن بازيگر سينما و تلويزيون در گفتگويي درباره جديدترين فعاليت هاي خود گفت: در حال حاضر مشغول ايفاي نقش در يک سريال 70 قسمتي به نام «عروس تاريکي» به کارگرداني محمود معظمي هستم که تاکنون حدود 10 قسمت از آن فيلمبرداري شده است اما به ما از ابتدا گفته اند که حدود يک سال در اين سريال کار داريم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


وي افزود: من در اين سريال نقش يک مادر را بازي مي کنم زيرا در حال حاضر وضعيت به گونه اي است که همسن و سالان من تنها مي توانند نقش مادرها را ايفا کنند و هميشه چند جوان در محوريت آثار سينمايي و تلويزيوني قرار دارند.
صبرکن با اشاره به ديگر فعاليت هايش بيان کرد: چندي پيش بازي در فيلم سينمايي «عطر تلخ» به کارگرداني علي ابراهيمي را هم به پايان رساندم که کارگردان اين اثر يک فيلم اولي بود و فکر مي کنم کار خوبي از آب درآمده است.
اين بازيگر اظهار کرد: به تازگي نسخه اي از «عطر تلخ» به دبيرخانه سي و ششمين جشنواره ملي فيلم فجر ارايه شده است. در اين فيلم هم نقش مادر را بازي مي کردم و قصه «عطر تلخ» حول دختر من مي چرخيد.
وي در پايان گفت: بيشتر فيلمبرداري اين اثر در خانه اي در خيابان فرصت انجام شد البته مقداري از آن هم در يک باغي و چند سکانس در داخل يک تله کابين صورت گرفت.

بيوگرافي
مهوش صبرکن متولد خرداد ماه سال 1339 در شيراز مي باشد. وي از سال 1356 با تئاتر حرفه اي شروع به کار کرد و در حدود 20 نمايش حضور يافت.
از ابتداي کار تئاتر در تلويزيون نيز فعاليت داشت و در کنار بازي در تله تئاترهاي تلويزيوني و سريال در شيراز به آموزش کودکان و نوجوانان در زمينه تئاتر پرداخته است و هم اکنون نيز به عنوان بازيگر مشغول به کار است.
مهوش صبرکن از سال 1356 با تئاتر حرفه اي شروع به کار کرد و در حدود 20 نمايش حضور يافت
گفتگوي خواندني با مهوش صبر کن و همسرش محمود پاک نيت
لطفا از آشنايي تان با همسرتان برايمان بگوييد.
محمود پاک نيت : سال 56 در تئاتري به نام شاتره با خانمم آشنا شدم. من و همسرم آنجا با هم، همبازي بوديم.
من نقش پسر کارگر را بازي مي کردم و همسرم نقش شازده خانم را بازي مي کرد که يکدل، نه صددل عاشقش شدم و بعد از 2 سال هم ايشان جواب مثبت به من دادند و ما زندگي مشترک مان را شروع کرديم.
مهوش صبرکن : در زمان ازدواجمان من 18 سال بيشتر نداشتم اما به عشق آقاي پاک نيت نسبت به خودم ايمان داشتم.
مراسم ازدواجتان را چگونه برگزار کرديد؟
محمود پاک نيت : شهريور سال 1358 جشن عروسي مان را در خانه فرهنگ شماره يک شيراز برگزار کرديم. اقوام و بچه هاي تئاتر همه دعوت بودند.
معمولا بچه هاي تئاتر شيراز در اين مکان فرهنگي عروسي شان را برگزار مي کردند. مراسم خوبي برگزار شد و همه بچه هاي تئاتر کمکمان کردند. مراسم عقدمان را در منزل مادر همسرم برپا کرديم و همان شب هم عروسي مان را گرفتيم.
مهوش صبرکن : من با دخترهاي همسن و سالم فرق مي کردم. به ماديات اهميت نمي دادم. با اينکه در خانواده مرفهي بزرگ شده بودم، ساده فکر مي کردم. همان زمان هم منزل پدري ام شيک و بزرگ بود. خيلي از اقوام در منزل ما مراسم عروسي شان را برگزار مي کردند، اما ما فقط مراسم عقدمان را در منزل پدري گرفتيم.
و بعدش از شيراز به تهران مهاجرت کرديد؟
محمود پاک نيت : بله، آن زمان مشکلات زيادي در فرهنگ و هنر شيراز براي ما پيش آمد و کسي بود که مانع کار ما مي شد. از طرفي، هم من و هم همسرم دوست داشتيم کنار تئاتر در کارهاي سينمايي و تلويزيوني هم بازي کنيم.
به همين دليل از سال 1374 در تهران مستقر شديم و شيراز را ترک کرديم. البته گاهي اوقات براي ديدن پسر، عروس و نوه ام به شيراز مي رويم.
مهوش صبرکن : من 7 تا خواهر دارم. مادرم ما را طوري تربيت کرد که احترام هم را نگه داريم و پسوند آقاي يا خانم را کنار اسم هم به کار ببريم. مادرم گذشت را هم به ما آموخت.
بعد از ترک شيراز و مهاجرت به تهران، حدود 2 سال خانه نشين بودم و فرصتي براي کار کردن پيش نيامد. به جايش تا دلتان بخواهد محمود من و بچه ها را رها مي کرد و براي بازي به شهرستان مي رفت.
تا اينکه بعد از 2 سال، بازي در «کهنه سوار» را شروع کردم و بعد از آن هم در«فالگير» و «پس از باران» بازي کردم
مهوش صبر کن در سال 56 در تئاتري به نام شاتره با همسرش آشنا شد
شما جزو آن گروه از هنرمنداني هستيد که زندگي مشترکتان سال هاي سال ادامه پيدا کرده است. رمز خوشبختي تان را در چه چيزي مي دانيد؟
محمود پاک نيت : من به اين معتقدم که اگر در زندگي راستي، درستي و صداقت وجود داشته باشد زندگي هم دوام زيادي دارد و روز به روز مستحکم تر هم خواهدشد اما اگر بي صداقتي و دروغ وارد زندگي شد زندگي دوامي نخواهدداشت.
مهوش صبرکن : همين که زن و شوهر صبور و باگذشت باشند، ناخودآگاه تفاهم هم به وجودمي آيد. تفاهم يعني خوش بودن هم.
اگر من در شرايط سختي که محمود ما را رها کرده بود و براي کار به شهرستان مي رفت، از سر لج و لج بازي بچه ها را رها مي کردم و دنبال علاقه هاي خودم يا تمرين تئاتر و سينما مي رفتم، نمي توانستم از پس زندگي بربيايم.
تفاوت دنياي قبل و بعد از ازدواج تان در چيست؟
مهوش صبرکن : من قبل از ازدواج به خيلي چيزها اهميت نمي دادم و شايد در زندگي نظم نداشت. يعني آدم ها در دوران نوجواني و جواني نظم خاصي در زندگي شان ندارند و وقتي که تشکيل خانواده مي دهند، کم کم قانونمند مي شوند اما بعد از ازدواج فرد احساس مي کند مسئوليتي در قبال يک خانواده دارد که او را قانونمند مي کند.
زندگي يک زوج بازيگر چه مشکلاتي دارد
محمود پاک نيت : ما مشکلي با هم نداريم و خيلي راحت با هم کنار آمده ايم. مثلا من از انجام کار خانه و کمک به همسرم هيچ ابايي ندارم
اوقات فراغت را کنار يکديگر چطور مي گذرانيد؟
محمود پاک نيت : سفر مي رويم، کتاب مي خوانيم، فيلم مي بينيم. من عاشق سفر هستم و هر فرصتي که پيش بيايد به شهرهايي سفر مي کنيم که تاکنون نرفته ايم. من اهل هواپيما نيستم و با خودروي خود سفر مي کنم تا رانندگي کنم و از جاده لذت ببرم.
بهترين نقشي که تا به حال داشتيد کدام نقش بوده است؟
مهوش صبرکن : من نقش هايي که در تئاتر ايفا کردم را به مراتب بيشتر از نقش هاي تلويزيوني ام دوست دارم چرا که در تئاتر با نقش يک بازيگر زندگي مي کنم.
محمود پاک نيت : من هم نقش هايي که تا به حال بازي کردم را واقعا دوست دارم و مثل بچه هايم برايم عزيز هستند اما گاهي وقت ها، بعضي از نقش ها شيريني ويژه اي دارند و بيشتر در ياد آدم مي ماند.
مانند نقشي که روزي روزگاري، خانه اي در تاريکي، پس از باران و سريال حضرت يوسف (ع) داشتم.

اصلا چه شد که بازيگر شديد؟
محمود پاک نيت : صداي گرم آقاي اکبر مشکين که گوينده راديو بودند بزرگ ترين انگيزه من براي ورودم به اين عرصه بود. من خيلي صداي ايشان را دوست داشتم و هميشه آرزو مي کردم بازيگر راديو شوم ولي اين اتفاق در نهايت نيفتاد و بازيگر تئاتر شدم.
الان پشيمان هستيد؟
محمود پاک نيت : به هيچ وجه، به خاطر دارم زماني با يکي از دوستانم به نام محمود چوگاني راجع به اين مساله که هرکسي مي خواهد در آينده چه کاره شود بحث مي کرديم نوبت که به من رسيد، رسيده بوديم به يک سينما.
وقتي محمود از من پرسيد مي خواهي چه کاري شوي؟ گفتم بازيگر. او شروع کرد به خنديدن اما پس از سال ها يک روز براي تماشاي يکي از تئاترهايم به سالن تئاتر شهر آمد و شروع کرد به گريه کردن.
متاسفانه ديگر ايشان را نديدم. به هر حال از اينکه به آرزويم رسيده بودم خيلي خوشحال بودم و هستم.
مي شود گفت امروز به جايگاهي که مي خواستيد رسيده ايد؟
محمود پاک نيت : نه، خيلي با جايگاهي که در ذهنم است فاصله دارم. مي گويند هنر مانند يک اقيانوس است که هر چه به طرف ساحل حرکت کني به آن نخواهيد رسيد و اگر روزي ادعا کني که به ساحل رسيدي آن روز، روز مرگ هنري است.
به سلامت روان در خانواده تان چقدر اهميت مي دهيد؟
مهوش صبرکن : من معتقدم اگر سلامت روان وجود نداشته باشد سلامت جسم هم وجود ندارد بنابراين من به عنوان يک زن و مادر هميشه سعي کرده ام آرامش و امنيت رواني را در خانه ام برقرار کنم.
معمولا براي عزيزترين مهمانتان چه غذايي درست مي کنيد؟
مهوش صبرکن : همه مهمان ها براي من عزيزند، تفاوتي نمي کند. اگر تازه با آنها آشنا شده باشم، معمولا غذاي خاص شيرازي مثل کلم پلو درست مي کنم يا ماهي هاي جنوب به صورت شکم پر يا شکرپلوي شيرازي تهيه مي کنم.
تا به حال ياد ندارم که براي مهمانم قورمه سبزي يا غذاهايي که در اغلب خانه ها پخته مي شود تهيه کرده باشم. در قديم رسم بود که در مجالس عروسي حتما شکرپلو سرو مي شد و هنوز اين رسم در خيلي از خانواده ها ادامه دارد.
محمود پاک نيت : معمولا شيرازي ها لوبياپلو يا همان «شويد لوبيا با مرغ يا ماهي» درست مي کنند.
درست کردن اين غذاهايي که گفتيد بايد خيلي سخت باشد. فکر مي کنيد هر کسي مي تواند با آموزش آن را درست کند يا بايدآشپزي در خون آدم باشد؟
مهوش صبرکن : مسلما آشپزي امري آموختني است. ژن در امر آشپزي هيچ تاثيري ندارد. آشپزي استعداد و علاقه است. بچه ها از سن کم، بزرگ ترها خصوصا مادر را در حال آشپزي مي بينند و مي آموزند.
همان طور که ما اين تجربه را در خانواده داريم. پسرهاي من چون هميشه در اين مسائل دخيل بودند، خيلي خوب از پس آشپزي بر مي آيند و حتي بعضي وقت ها غذاها را بهتر از خانم هايشان درست مي کنند.
چرا آدم هاي امروز احساس تنهايي بيشتري نسبت به گذشته دارند؟
محمود پاک نيت : چون زندگي ها ديگر مانند گذشته نيست و با ورود تکنولوژي خيلي چيزها عوض شده است.
مهوش صبرکن : دقيقا همين طور است. مثلا آدم ها امروزه به جاي اينکه با هم رو در رو حرف بزنند پشت تلفن همراه و شبکه هاي اجتماعي خودشان را معرفي مي کنند. به هر حال زندگي هاي امروز خيلي گرم و صميمانه نيستند.
فيلم شناسي مهوش صبر کن
فيلم هاي سينمايي مهوش صبرکن
* زيباتر از زندگي (1390)
* زمهرير (1388)
* جاي او ديگر خالي نيست (1384)
* صنوبر (فيلم) (1380)
* غزال (فيلم) (1374)
* در مسير تندباد (1367)
* گشتي‌ها (1365)
*تشريفات (1364)
مجموعه هاي تلويزيوني مهوش صبرکن
* پس از باران
* پنجمين خورشيد
* رسم شيدايي
* کهنه‌سوار
* بگذار آفتاب برآيد
* يک خانه همسفر
* يوسف پيامبر
* روشن‌تر از خاموشي
* پشت کوه‌هاي بلند
* خاطرات مرد ناتمام

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۲۹۸۵۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نمایش فیلم تئاتر «عروسی خون» در سینماتک خانه هنرمندان ایران

به گزارش خبرگزاری مهر، دهمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش فیلم تئاتر «عروسی خون» اختصاص دارد.

فیلم تئاتر «عروسی خون» (محصول ۱۹۸۱ اسپانیا/ ۶۷ دقیقه) به کارگردانی کارلوس سائورا بر مبنای نمایشنامه‌ای نوشته فدریکو گارسیا لورکا چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ در سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش درمی‌آید.

پس از نمایش این فیلم تئاتر نشست نقد و بررسی آن با حضور عباس غفاری (میزبان) و محمودرضا حبیبی (منتقد تئاتر) برگزار می‌شود.

در رابطه با خلاصه داستان این نمایش آمده است: «در استودیوی رقص «آنتونیو گادس» (گادس)، اعضای گروه در حال گریم و آماده شدن برای اجرای برنامه هستند. پس از آنکه گادس به‌عنوان رقصنده اصلی و طراح رقص توضیحاتی به اعضا می‌دهد، اجرای «عروسی خون» آغاز می‌شود: لئوناردو (گادس) دل‌باخته زنی (هویوس) در آستانه ازدواج است. پس از یک صحنه پُرتنش در مراسم عروسی، همه متوجه می‌شوند که عروس نیز دل‌باخته لئوناردو است. عروس و داماد (خیمه‌نز) سوار بر اسب مراسم را ترک می‌کنند و لئوناردو نیز آنان را تعقیب می‌کند. ۲ مرد در نزاعی خونین، با چاقو یکدیگر را از پا در می‌آورند و عروس تنها و مغموم کنار ۲ جسد می‌گرید.»

سائورا پس از ساختن چند فیلم متأثر از اینگمار برگمان، با «عروسی خون» به دوره جدید و پویای فیلمسازی‌اش گام می‌گذارد. حاصل کار، فیلمی‌ خاص است که بدون تردید یکی از بهترین آثار سینمای اسپانیا در دهه ۱۹۸۰ است. ایده ساخت یک نمایشنامه مشهور فولکلوریک در سالنی خالی از تماشاگر از سوی گادس و تبدیل شدن آن به مایه و داستان اصلی سائورا، از آن رویکردهای درخشان و جریان‌ساز پست‌مدرنیستی است که دنیای متن و بیرون از متن را با هم درمی‌آمیزد.

به‌رغم بومی بودنِ دست‌مایه و حتی اجرا که درک جزییات رقص‌ها و موسیقی آیینی فلامنکو را تنها برای اسپانیایی‌ها ممکن می‌کند، فیلم از چنان زبان نمایشی برخوردار است که هر تماشاگری را با خود همراه می‌کند. کارِ سائورا، از سوی دیگر، تنها ضبط و عرضه این باله‌های باشکوه نیست بلکه او با دوربینش، تأویلی از «عروسی خون» ارایه می‌دهد. با «عروسی خون»، سائورا ژانر موزیکال را وارد عرصه‌ای تازه و غیر آمریکایی می‌کند.

کد خبر 6095577 سید امیر شایان حقیقی

دیگر خبرها

  • ماجرای کلیپ جنجالی یک عروس ۱۴ساله
  • نویسنده ادبیات نوجوان باید مخاطب را با توانمندی هایش آشنا کند
  • خط حزب‌الله ۴۴۲ | شعله‌ای در دل تاریکی
  • نمایش فیلم تئاتر «عروسی خون» در سینماتک خانه هنرمندان ایران
  • (ویدئو) شریفی مقدم: چه کسی گفته عروس باید در خانه مادرشوهر کار کند؟
  • جدل جالب المیرا شریفی‌مقدم با روانشناس بر سر کار کردن عروس در خانه مادرشوهر + ویدئو
  • نتانیاهو با همه درگیر است؛ از سران تل‌آویو گرفته تا مقامات آمریکا
  • محمود گبرلو بازیگر شد
  • بارش‌ها غرب کشور را تا پایان هفته درگیر خواهد کرد
  • تبلیغ جنجالی آرایشگاه زنانه با عروس‌ نوجوان | مدیر سالن بازداشت شد